مجتبی کلانتری

حوادث ماه های هجری قمری

۱۷ مطلب با موضوع «ماه محرم» ثبت شده است

حضرت علی اکبر (علیه السلام)

حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) معروف به علی اکبر و کنیه ایشان «ابوالحسن» است [1] مادر ایشان حضرت لیلا و پدر لیلا، «ابی مرّة» بوده که او خود پسر «عروة بن مسعود ثقفی» از بزرگان تاریخ اسلام است.[2] ، وی در حادثه کربلا حدود بیست و هفت سال داشت.[3] البته در کتب تاریخی هجده و یا بیست و پنج سال و سن های دیگر نیز ذکر شده [4] اما از اینکه ایشان از برادرش امام زین العابدین(علیه السلام) بزرگتر است شکی نیست، روایتی از امام زین العابدین(علیه السلام) نیز نقل شده که دلالت دارد بر این که وی ازجهت سن کوچک تر از حضرت علی اکبر(علیه السلام) بود.[5]
وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. [6] بعد از شهادت اصحاب ایشان از پدرش اجازه میدان خواست. حضرت بلافاصله به او اجازه‏ داد. سپس نگاهى مأیوسانه به او کرد و چشمان خودرا به زیر افکند و اشک ریخت،سپس فرمود: «اللهم اشهد أنّه قد برز الیهم غلام أشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک و کنّا اذا اشتقنا إلى نبیّک نظرنا إلیه». «خدایا! گواه باش! جوانى به نبرد با آنان مى رود که از حیث اخلاق و شمایل و گفتار، شبیه ترین فرد به پیامبر تو است. ما هرگاه تشنه دیدار پیامبرت مى شدیم، به چهره على اکبر مى نگریستیم»..[7]
على اکبر علیه السّلام مانند پدر و جدّ خویش، بر سپاه دشمن یورش برد و در چند نوبت گروه زیادی را به هلاکت رساند ( در کتب تاریخی ۵۴، ۷۰،‌ ۲۰۰ و ...نفر آمده است ) که مرّة بن منقذ عبدى، با پرتاب تیرى گلوى مبارک وى را هدفقرار داد [8]
راوی می گوید : من ایستاده بودم و مرّة بن منقذ کنارم قرار داشت و على بن حسین از چپ و راست بر سپاه حمله مى کرد و آن ها را پراکنده مى ساخت، مرّة گفت: گناه عرب به گردنم، اگر این جوان گذارش به من بیفتد، پدرش را به عزایشمى نشانم! بدو گفتم: این کار را انجام نده، همان کسانى که وى را در محاصرهدارند براى این کار کافى است.
وى گفت: قطعا این کار را خواهم کرد. على اکبر علیه السّلام در حالى که خوناز جسم مبارکش خارج می گشت سپاه را عقب مى راند، به سمت ما آمد، این فرد با نیزه ضربتى بر قامت استوار اکبر زد و على روى زین اسب خم شد و گردن اسب را بغل گرفت و اسب به اشتباه او را به سمت دشمن برد. آنان وى را به محاصره در آورده و بدن مبارکش را با شمشیر قطعه قطعه کردند [9]
قبل از جان دادن صدا زد: سلام بر تو پدر! اکنون جدّم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم مرا سیراب ساخت و امشب در انتظار تو است، حسین علیه السّلام به سمت میدان شتافت و کارزار سختى آغاز کرد تا به بالین جوانش با پیکر پاره پاره رسید و فرمود:  «فرزندم! خدا بکشد مردم ستمگرى که تو را کشتند، اینان چقدر بر خدا و هتک حرمت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم جرى شده اند؟».
سپس اشک از چشمان مبارکش جارى گشت و فرمود: «على الدّنیا بعدک العفا؛ پس از تو اف بر این دنیا!» [10]

پی نوشت:
[1]. مقاتل الطالبین، ص 80 .
[2]. الارشاد، ج 2، ص 106 .
[3]. مقتل الحسین مقرم، ص 318؛
[4]. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 109.
[5]. الطبقات الکبری ج 5،ص 211.
[6]. منتهی الآمال، ج 1، ص 375.
[7]. لهوف، سید بن طاوس، ص113
[8]. لهوف: 166.
[9]. مقاتل الطالبین: 115.
[10]. همان: 115؛ لهوف 167.
---------------------------------
مطالعه بیشتر در:
حضرت علی اکبر علیه السلام

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

۰ نظر
مجتبی کلانتری

تاسوعای حسینی

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(علیهم السلام)

تاسوعای حسینی (علیه السلام) تسلیت باد

«عباس بن على بن ابى طالب علیهم السلام» فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین«علیه السلام» در روز عاشورا .عباسدر لغت،به معناى شیر بیشه، شیرى که شیران از او بگریزند است.[1]
امیرالمومنین علیه السلام از پس پرده های غیب ، جنگاوری و دلیری فرزندش رادر عرصه پیکار و شجاعت می دانست لذا آن حضرت را عباس نامید[2]
مادر ایشان حضرت ام البنین (سلام الله علیها) اسوه ولایتمداری بودند در حالات ایشان آورده اند زمانی که بشیر از کربلا برگشت و اخبار کربلا را آوردخدمت حضرت ام البنین رسید. خبر شهادت ۴ فرزندش را یکی یکی به او می داد. ام البنین هر بار می گفت: از حسین چه خبر؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین. وقتی خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید با آهی سوزان گفت: بشیر با این خبر بندهای دلم را پاره کردی. [3]
عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و یاران، حضرت عباس علیه السلام تنهایی و بی کسی امام را نتوانست تحمل کند. محضر امام حسین (علیه السلام) رسید و رخصت میدان رفتن و جانفشانی خواست و عرضه داشت : سرورم ! اجازه میدان می دهی؟ امام شدید گریست و فرمود : تو پرچمدار لشکر منی . اگر تو بروی، لشکر من متفرق خواهند شد ! عباس بن علی عرضه داشت : سینه ام تنگی می کند و از زندگی سیرم. اجازه دهید انتقام خون های ریخته شده را از این منافقین بستانم. دراین لحظه امام فرمود: اکنون برای اطفال که تشنه اند آب بیاور و ... [4]
صدای العطش کودکان فضای خیمه ها را پر کرده بود ، سقّا نگاهی به چهره معصوم کودکان انداخت و بدون تأمل سوی شریعه فرات برگشت و به نگهبانان شریعهحمله کرد و جمع کثیری را کشت و وارد شریعه شد، با آنکه تشنه بود،اما بخاطرتشنگى برادرش و خیمه ها آب نخورد و سوگند یاد کرد که آب ننوشد. [5]
هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت برای محافظت از مشک به سمت نخلستان رفت و دشمن نیز به دنبالش. از هر طرف تیر و نیزه به سمتش پرتاب می کردند، تا اینکه زره از انبوه تیرها همچون خار پشت به نظر می رسید. ابرص بنشیبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشک را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگید و این گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا یَمینی، اِنّی اُحامی اَبَداً عَنْ دینی»، به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنید، من از حمایت از دینم دست بر نمی دارم.
در این هنگام دست چپ حضرتش را حکیم بن طفیل از مچ قطع کرد. مشک را به دندان های مبارک گرفته سعی می کرد آب را به خیام برساند. لذا خود را به رویمشک انداخت. در این حال دشمن تیری به چشم و تیری به مشک زد، حکیم بن طفیل با گرزی آهنین فرق مبارک را نشانه گرفت و ضربتی وارد کرد و او را بر زمین انداخت. «وَنادى‏ بِأعْلى‏ صَوْتِهِ: أَدْرِکْنی‏ یا أَخِی» با صداى بلند فریاد زد: برادر مرا دریاب.[6] امام خود را به برادر رسانید، وقتی قمربنی هاشم در بالین امام حسین(علیه السلام) جان سپرد، حضرت فرمودند: «الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی»، عباسم الآن کمرم شکست و چاره ام از هم گسست. [7]

پی نوشت:
[1]. لغت نامه دهخدا.
[2]. خصائص العباسیه، ص118.
[3]. مزینانی، ص 306
[4]. بحار الأنوار  ج‏45، ص 41
[5]. مقتل خوارزمى،ج 2،ص .30
[6]. ابصار العین، ص 30
[7]. منتهی الامال ج 1 ص 384.
--------------------------------
مطالعه بیشتر در:
ویژه نامه علمدار نینوا/ ویژه تاسوعای حسینی(علیه السلام)

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

۰ نظر
مجتبی کلانتری

عاشورای حسینی



*پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
* رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول
* این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
* وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

عاشورای حسینی (علیه السلام) تسلیت و تعزیت باد

«امام حسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام» سبط (نوه) گرامی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و دومین فرزند امیرالمومنین علیه السلام و بزرگبانوی عالم، فاطمه زهرا (علیهاالسلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. از آنجا که شهادت امام در سال 61 هجری اتفاق افتاده است بنابراین عمر شریف ایشان ۵۷ سال و چهار ماه و۲۵ روز خواهد بود.[1]
امام حسین علیه السلام ۲ بار ندای هل مِن ناصر یَنصُرُنى سر دادند بار اولدر آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی و همراهانش از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(علیه السلتم) پیوستند و به درجه شهادت و عاقبت بخیری رسیدند [2] و باردوم  بعد از شهادت یاران ، گویا امام هنوز امید داشتند کسانی را از ظلمت وگمراهی به سوی هدایت ابدی بکشاند و البته آیندگان را بسوی ولایتمداری و هدایت راهنمائی فرمایند ، پس چنین صدا زد: «آیا کسى هست که از حرم رسول خدادفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هستکه به امید پاداش خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟» [3] ولی هیچ کس از سپاه دشمن به امام لبیک نگفتند پس از آن صدای ناله زنان بلند شد و امام سجاد(علیه السلام) با تکیه بر عصای از جا برخاست در حالی که از شدت بیماری و تب شمشیرشان بر زمینکشیده می‌شد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با فریادی بلند فرمود: «ام کلثوم! او را نگهدار! مبادا زمین از نسل آل محمد خالی گردد.»  (امر ولائی امام حسین علیه السلام باعث شد امام سجاد علیه السلام از  شهادت در رکاب حضرت منصرف گردد) پس از آن ام کلثوم امام سجاد(علیه السلام) را به بستر خویش بازگردانید.[4]

امام به تنهائی با شمشیری آخته در برابر آن گروه ستمگر قرار گرفت ، شجاعانه می‌جنگید و مواظب تیراندازان بود و بعد از به هلاکت رساندن جمع کثیری از دشمنان ، بخاطر زخم‌های بسیاری که برداشته بود ضعف بر امام غالب شد ، امام ایستاد تا قدری استراحت کند. فردی با سنگ به پیشانی ایشان زد. پیشانی آن حضرت شکست و خون صورت او را گرفت. دامن لباس را بالا زد تا از ورود خون به چشمان جلوگیری کند. حرمله با تیری سه شعبه قلب امام را نشانه گرفت و آن تیر بر قلب امام نشست سپس تیر را از پشت خود بیرون کشید و خون چون ناودان فوران زد.[5] «مالک بن نصر» نزدیک شد و با شمشیر ضربتی به سر مبارک او زد؛ کلاه خُودی که امام بر سر داشتند مملو از خون شد [6] «زرعة بنشریک» ضربتی به کتف چپ امام زد و «حصین» تیری به گلوی امام نشانه رفت. [7]دیگری بر گردن امام زد و «سنان بن انس» با نیزه‌ای به سینه مبارک امام زد وقفسه سینه شکسته شد؛ هم او تیری به گلوی حضرت زد [8] و «صالح بن وهب» نیزه‌ای به پهلوی او زد.[9] در همان حال عمر بن سعد با عده‌ای از یارانش بهقتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر می‌برد. پس ابن سعد فریاد زد بر او فرود آیید و او را راحت کنید ، شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت وبا دوازده ضربه سر مقدس عزیز زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.[10]

پی نوشت:
[1] . بحارالانوار، ج44، ص 202
[2] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102
[3] . للهوف على قتلى الطفوف، ص 116
[4] . الخصائص الحسینیه، ص 188
[5] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34
[6] . الکامل فی التاریخ، ج2، ص570
[7] . الاتحاف بحب الاشراف، ص 52
[8] . اللهوف، ص 54.
[9] . بحارالانوار، ج 45، ص 54
[10] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37.
-------------------------------------
مطالعه بیشتر در:
ویژه نامه خورشید بر نیزه/ ویژه عاشورای حسینی(علیه السلام)

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

۰ نظر
مجتبی کلانتری

حوادث بعد از شهادت امام حسین

تمام عمر سایه ات بوده بر سرم              بعد از این چه کنم از داغ بی برادری

از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم              ممنونم ای حسین که در فکر خواهری

عمر سعد ملعون در روز ۱۱ محرم دستور کوچ از کربلا به سوی کوفه را می‌دهد وزنان و حرم امام حسین (علیه‌السلام) را بر شتران بی‌جهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سخت‌ترین مصائب و هُموم کوچ می‌دهند.[1]دشمنان اهل بیت پس از شهادت جان سوز امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش جنایت هاى دیگرى نیز مرتکب شدند  :

غارت خیمه هاسپاه عمر بن سعد، به ویژه دسته نابکار شمر، پس از شهادت امام حسین علیه السلام به خیمه هاى آن حضرت یورش برده و خیمه ها را غارت کردند وچهارپایان ، لباس ها، صندوق ها، اسلحه ها و خوراکى ها را به یغما بردند. آنان ، حتى حریم اهل بیت علیه السلام را مراعات نکردند و زیور و لباس هاى زنان را از آن ها ستاندند و آنها را کتک و شلاق زدند [2]

سعی بر شهید کردن امام سجاد علیه السلام ؛ از حمید بن مسلم روایت شد: به اتفاق شمر بن ذى الجوشن و گروهى از پیادگان ، از خیمه ها گذشتیم تا به على بن الحسین علیه السلام رسیدیم که از شدت بیمارى از هوش رفته بود. همراهان شمر گفتند: که این بیمار را هم بکشیم ؟من گفتم : سبحان الله چه بى رحم مردمید شما. آیا این ناتوان را هم مى خواهید بکشید؟ همین بیمارى که بر او عارض شده ، او را کافى است . به هر طریقى بود آنان را از کشتن على بن الحسین علیه السلام بازداشتم ، ولى آن بى رحم ها پوستى را که آن حضرت بر آنخفته بود بکشیدند و به یغما بردند.[3]

تاختن اسب بر پیکر شهیدان عمر بن سعد خطاب به سپاه خود گفت : چه کسانى آمادگى تاختن اسب بر کشتگان را دارند؟ ده نفر از آنان اعلام آمادگى کردند وپس از نعل بندى اسبان خویش بر پیکر شهیدان کربلا، از جمله اباعبدالله الحسین علیه السلام اسب تاختند و پیکرهاى پر از جراحت و بى سر شهیدان را درهم شکستند.[4] سپس کشته‌های خودشان را پیدا کرده دفن نمودند ولی جنازه بی سر و زیر پای اسبان لگدکوب شده امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و یارانش تا روز دوازدهم محرم عریان در بیابان کربلا بود تا اینکه توسط قبیله بنی‌اسد و به راهنمائی امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ دفن شدند.[5]

عمر بن سعد دستور داد سر بریده امام حسین علیه السلام را با شتاب به کوفه ببرند ، ماموریت رساندن سر مقدس اباعبدالله الحسین علیه السلام با خولى بن یزید اصبحى و حمید بن مسلم بود.  سرهاى دیگر شهیدان را پس از بریدن ، میان سرکردگان جنایت کار تقسیم کردند تا نزد عبیدالله برده و پاداش بگیرند .[6]

پی نوشت :

[1] .نفس المهوم،ترجمه کسره‌ای، ص 490
[2] .الارشاد، ص 468
[3] .منتهى الامال ، ج 1، ص 399
[4] .الارشاد، ص 469
[5] .نفس المهوم،ترجمه کسره‌ای، ص 492
[6] . منتهى الامال ، ج 1، ص 401


مطالعه بیشتر در :

ویژه نامه پاسدار حقیقت

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

۰ نظر
مجتبی کلانتری

شهادت امام سجاد (علیه السلام) به نقلی

شهادت مظلومانه وارث عاشورا، زین العابدین، سید العابدین، زین الصالحین، امام سجاد (علیه السلام) تسلیت باد.
«امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام» مشهور به سجاد علیه السلام، چهارمین امام شیعه است که بنا به قول مشهور در سال ۳۸ هجری متولد گردید و در سال ۹۴  و یا ۹۵ به شهادت رسید. [1]
در روز دقیق شهادت امام سجاد (علیه السلام) نیز اختلاف است که ۱۲ محرم[2] ویا ۲۵ محرم[3] سندیت بیشتری دارد و ۲۵ محرم به فرموده حضرت آیت الله سبحانی مشهور می باشد.
پس از عاشورا امام سجاد علیه السلام را همراه دیگر اسرا به سوی کوفه حرکت دادند. همه آن ها در زنجیر بوده یا با ریسمان بسته بودند. [4] تنها مرد کاروان اسیران، حضرت سجادعلیه السلام بود. دشمن نسبت به ایشان سخت گیرتر عمل می کرد. آن چنان که مورخان نوشته اند: امام زین العابدین علیه السلام را بر شتری برهنه سوار کرده بودند و دست های مبارک آن حضرت را بر گردن وی بسته، بر تن او زنجیر نهاده و [5] هر دو پای او را به شکم شتر بسته بودند. [6]
بزرگ مبلغ قیام عاشورا، حضرت امام سجاد علیه السلام، با سخنرانی و خطبه های آتشین خود توانست نهضت حق طلبانه سالار شهیدان را از هجوم تحریف نجات بخشد. اینک بعد از گذشت پانزده قرن همچنان این قیام، پرشکوه و جاودانه است ؛ایشان خدمات فراوانی به جامعه اسلامی نموده که حتی اهل سنت از ایشان فیض برده اند شیخ مفید می‌نویسد: علمای عامه [اهل سنت] علوم بسیاری را از امام سجاد(علیه السلام) نقل کرده اند و پندها، دعاها، [احادیثی] در فضل قرآن، حلال و حرام، جنگها و روزها [تاریخ] از وی بجا مانده است که نزد علما مشهوراست.[7]
اسوه علم و حلم،  پس از یک عمر مجاهدت در راه خدا و پس از ابلاغ پیام عاشورا به جوامع بشری،بدلیل حسادت ها و احساس خطر دشمنانان به دست ولیدبن عبدالملک  و یا هشام مسموم [8] و بدن مطهرش را در کنار تربت پاک امام حسن مجتبی علیه السلام در بقیع مدفون گردید.

پی نوشت:
[1]. اصول کافی،ج2، ص368
[2]. الإتحاف بحب الأشراف، الشبراوی ،ص:۲۷۶
[3]. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی ،ج‏۲،ص:۱۱۶۷
[4]. بحار الانوار، ج 45، ص 132.
[5]. ارشاد، ج 2، ص 123
[6]. ناسخ، ج 3، ص 30.
[7]. فصول المهمة، ص 208
[8]. دلائل الامامه، ص 80 المفید

مطالعه بیشتر در :

ویژه نامه زین الصالحین/ امام سجاد علیه السلام

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری

مصائب حضرت زینب سلام الله علیها



اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ وَلیِّ اللهِ الأَعظَمِ  اَلسَّلامُ عَلَیکِ یَا اُمَّ المَصَائِبِ یَا زَینَبُ  وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ

هر که در این بزم مقربتر است، جام بلا بیشترش می دهند

شیخ جلیل حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی  که از جمله عبّاد و زهّاد بود نقل می‏کند. در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) مشرف شده، خدمت ایشان عرض کردم: مولای من! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه [1] ذکر شده که می‏فرمایید: «فَلانْدَبَنَّکَ صَباحاً و مَساءً و لابِکین‏َ عَلیکَ بدل الدّموُعِ دماً» صحیح است؟ فرمود: بلی صحیح است. عرض کردم: آن مصیبتی که در آن به جای اشک خون گریه می‏کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبراست؟ فرمود: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می‏کرد. گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟ فرمود: نه، اگر عباس در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می‏کرد. عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) است. فرمودند: نه، اگر حضرت سیدالشهداءعلیه السلامهم در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می‏کرد. عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: آن مصیبت، مصیبت اسیری زینب است». [2]

از سنتهای الهی فرستادن بلا و سختی برای اولیاء و انبیاء است و با استناد به آیات و روایات می توان گفت که اولا تمامی مردم مورد آزمایش الهی قرار میگیرند [3] و ثانیا هرچقدر ایمان شخص بیشتر شود، غالبا سختی و مرارت بیشتریبر او وارد می شود . در این باره روایات زیادی وارد شده; تا جایی که در متون روایی مانند اصول کافی یک باب با عنوان «شدة ابتلاء المؤمن » قرار داده شده است . برای نمونه در باب شدة ابلاء المومن اصول کافی از امام باقرعلیه السلام نقل شده است: خداوند تبارک و تعالی چون بنده ای را دوست دارد در بلا و مصیبتش غرقه سازد و باران گرفتاری بر سرش فرود آرد و آنگاه که اینبنده خدا را بخواند فرماید : لبیک بنده ی من ! بی شک اگر بخواهم خواسته اترا زود اجابت کنم می توانم اما اگر بخواهم آن را برایت اندوخته سازم این برای تو بهتر است [4]

تاریخ نیز گواه گویایی بر این مطلب است و می بینیم که اولیاء الهی از جملهزینب کبری علیها السلام و پدر بزرگوار و مادر مطهره اش و برادران عظیم الشان ایشان چگونه با انواع مصیبتها و سختیها روبرو بوده اند و همواره در برابر طوفان حوادث صبر و شکیبایی نموده اند .البته اولیاء الهی مصایب را جزخیر و پیروزی و زیبائی نمی بینند که در حالات حضرت زینب سلام الله علیها آمده که پس از حادثه کربلا وقتی زن و فرزندان شهدا را، به همراه حضرت زینب به اسارت به نزد عبیدالله بن زیاد بردند، او که خود را پیروز این نبرد می دید، برای اینکه زخم زبانی به اهل بیت امام حسین ـ علیه السّلام ـ بزند رو به حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ کرد و گفت: خدا را شکر می کنیم که او شما را رسوا کرد و تکذیب نمود. حضرت هم در پاسخ، این جمله معروف خود را به زبان آوردند که « والله ما رأیت الا جمیلاً»: آن چه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلکه همه زیبا بود و در ادامه هم فرمودند: شهدای کربلا کسانی بودند که خداوند، شهادت را برای آنها انتخاب کرده بود، ودر روز قیامت، تو را به همراه آن ها در یک جا جمع کند تا هر کدام دلیل خودرا بیاورید، و آن وقت خواهی دید که چه کسی پیروز است.[5]

پی نوشت:
[1]. ابن مشهدی، المزار، ص 496.
[2]. از امام حسین علیه السلام تا حضرت مهدی علیه السلام، محمدرضا فوادیان، ص35.
[3]. عنکبوت، آیه 2؛ اعراف،‌آیه 168.
[4]. اصول کافی ، ج2 ، ص 253 حدیث 5.
[5]. بحارالانوار، ج 45، ص 116.
---------------------------------------
مطالعه بیشتر :
ویژه نامه اسوه عشق و شکیبایی، حضرت زینب(سلام الله علیها)​

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.

۰ نظر
مجتبی کلانتری

شهادت امام سجاد علیه السلام



شهادت مظلومانه وارث عاشورا، زین العابدین، سید العابدین، زین الصالحین، امام سجاد(علیه السلام) تسلیت باد.

امام علی بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام مشهور به سجاد ، ایشان چهارمین امام شیعیان و فرزند گرامی امام حسین (علیه السلام) و حضرت شهربانو  می باشند ، مادر امام سجاد علیه السلام دختر یزدگرد، پسر شهریار پادشاه ایران است .[1]

از کنیه های حضرت ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد و ابوعبدالله است و از القاب ایشان زین العابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علی اکبر را می توان نام برد [2]

امام صادق (علیه السلام) می فرماید : علی بن الحسین در ۵۷ سالگی در سال ۹۵ هجری وفات یافت و بعداز امام حسین ۳۵ سال زندگی کرد. [3] ایشان در طول دوران امامت خویش همواره تلاش می کرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد ، ایشان هر گاه آب می نوشیدند به یاد پدر بود و بر مصایب امام حسین (علیه السلام) گریه می کردند و اشک می ریختند. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است، «امام زین العابدین(علیه السلام) سال ها بر پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالی که روزها روزه بود و شبها به نماز می ایستاد، هنگام افطار که غلام حضرت برای ایشان آب و غذا می برد، و عرض می کرد بفرمایید، حضرت می فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد! فرزند رسول خدا تشنه کشته شد! و پیوسته این سخن را تکرار می کرد و گریه می کرد به گونه ای که اشکهای آن حضرت با آب و غذایش مخلوط می شد. پیوسته این گونه بود تا رحلت فرمودند.» [4]

پس از واقعه کربلا و البته آشکار شدن بخشی از فضایل و مکارم اخلاقی نزد مردم ، امام (علیه السلام) در دل‌ها و عواطف مردم جا گرفته بود. این وضع بر امویان دشوار بود و در بین آنها ولیدبن عبدالملک کینه امام را به شدت در دل می پروارند ، این بود که وقتی زمام سلطنت را به دست گرفت ، دستور شهید کردن امام را صادر نمود لذا زهر کشنده‌ای به مدینه فرستاد و به عواملش دستور داد تا این زهر را به امام بخوراند و آن نانجیبان دستور ولید را عملی کردند. زهر در بدن نازنین امام کارگر شد و بدین وسیله حضرت در مدینه طیبه به شهادت رسید.[5]  پیکر مطهر امام سجاد (علیه السلام) در قبرستان بقیع در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه السلام  به خاک سپرده شد [6]

پی نوشت :

[1] . عیون اخبار الرضا ج2، ص128
[2] . ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج4،ص386
[3] . اصول کافی،ج2، ص372
[4] . سید بن طاووس، اللهوف ، ص 290
[5] . شبراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص 143
[6] . المفید، الارشاد، الجزء الثانی، ص138

مطالعه بیشتر در :

شهادت امام سجاد(علیه السلام)

----------------------------------

آواتارهای حاضر در سایت ziaossalehin.ir ، کانال تلگرام t.me/tarh14 ، وبلاگ tarh14.tebyan.net ، اینستاگرام instagram.com/tarh14 ، ویسگون wisgoon.com/124000 ، نزدیکا nazdika.com و ... نیز بارگذاری شده است.


ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری