مجتبی کلانتری

حوادث ماه های هجری قمری

۱۵ مطلب با موضوع «ماه رجب» ثبت شده است

فوت ابراهیم بن محمد (صلی الله علیه و آله)

حضرت ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) فرزند گرامی رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و ماریه قبطیه [1] در سن ۱۸ ماهگی یا بنا به نقل دیگر در کمتر از ۲ سالگی [2] در هیجدهم رجب [3]  از دنیا رفت و ایشان را در قبرستان بقیع دفن نمودند [4]
طبق روایات و مستندات تاریخی ، پیامبر گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم)، فقط از دو همسر خود، حضرت خدیجه و ماریه قبطیه (عَلیهِمَا السَّلام) صاحب فرزند شدند و از سایر همسران خود فرزندی نداشتند.
حضرات قاسم، زینب، رقیه، ام کلثوم،  فاطمه زهرا و عبدالله (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) فرزندان ایشان از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) [5] و ابراهیم فرزند پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از بانو ماریه قبطیه [6] می باشد که طبق مشیت الهی همه فرزندان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به غیر از وجود مبارک حضرت زهرا (صلواتُ اللهِ و سلامُهُ عَلیها) در زمان حیات حضرت از دنیا رفتند.
در جریان فوت حضرت ابراهیم، نکات و مضامین اخلاقی و اجتماعی بسیاری نهفته است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
شیخ عباس قمی (قُدِّسَ سِرُّهُ الشَریف) در منتهی‌الآمال [7] به نقل از ابن شهر آشوب (قدس سره الشریف) روایت می نماید که : «روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) امام حسین (علیه السلام) و ابراهیم را بر دو ران مبارک خود نشانده بود که حضرت جبرئیل نازل گردید و فرمود : ای محمد،  پرورگارت تو را سلام می‌رساند، و می‌فرماید این هر دو را برای تو جمع نخواهم کرد. یکی را فدای دیگری گردان. پس محمد به ابراهیم نگاه کرد و گریست. به حسین نگاه کرد و گریست. پس فرمود: ابراهیم مادرش ماریه است. اگر بمیرد کسی جز من برایش محزون نخواهد شد. مادر حسین فاطمه و پدرش علی می‌باشد، پسر عم من و به منزله جان و خون من است. اگر بمیرد دختر و پسر عمم هر دو برایش اندوهگین خواهند شد. من نیز برای او محزون می‌شوم. پس اختیار می‌کنم حزن خود بر حزن ایشان. ای جبرییل ابراهیم را فدای حسین کردم. پس هر وقت محمد، حسین را می‌دید او را به سینه می‌چسبانید و می‌گفت :فدای تو بشوم. ای کسی که ابراهیم را فدای تو کردم.»[8] و این نشانه اوج محبت و ایثار پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نسبت به امیرالمومنین امام علی (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشد.

طبق روایت امام صادق (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ)، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در هنگام فوت ابراهیم به سوگ ایشان گریه نموده و فرمودند : «چشم گریان، و دل محزون و اندوهناک است ولى سخنى که موجب خشم پروردگار گردد بر زبان جارى نخواهم ساخت، اما بدان اى ابراهیم که ما در فقدان و مرگ تو اندوهناک و محزون هستیم.» [9] و در ادامه فرمودند :  «گریه نشانه ترحم و مهربانى است و کسى که دلش به حال دیگران نسوزد و مهر و محبت نداشته باشد مورد رحمت الهى قرار نخواهد گرفت .... (ولی) در سوک و فقدان عزیزان خود فریاد نزنید و صورت خود را مخراشید و گریبان چاک نزنید و از سخنانى که نشانه اعتراض و نارضایتى از خداوند است‏ خوددارى کنید.»[10] و چنین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در جریان فوت ابراهیم طریقه صحیح عزاداری برای عزیزان را به مسلمانان آموختند.

طبق نقل تاریخ هنگام فوت ابراهیم، به طور طبیعی خورشید گرفتگی صورت گرفت و مردم نیز گفتند: «آفتاب برای مرگ فرزند پیامبر گرفته شده است.» و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) وقتی این جمله را شنید، بالای منبر رفت و فرمود: «آفتاب و ماه، دو نشانه ی بزرگ از قدرت بی پایان خدا هستند و سر به فرمان او دارند، هرگز برای مرگ و زندگی کسی نمی گیرند. هر موقع ماه و آفتاب گرفت، نماز آیات بخوانید.» در این لحظه از منبر پائین آمد، و با مردم نماز آیات خواندند [11] و این گونه حضرت در جریان فوت حضرت ابراهیم با گسترش خرافات نیز مبارزه فرمودند.

پی نوشت:
[1]. الطبقات الکبری ج1 ص200
[2]. بحار الانوار ج 22 ص 152
[3]. وقایع الایام ج1 ص 104
[4]. الطبقات الکبری ج1 ص115
[5]. خصال ج 2 ص 37
[6]. الکافی ج5 ص421
[7]. منتهی الآمال ص155
[8]. المناقب، ج4ص81
[9]. فروع کافى ج 1ص 55
[10]. سیره حلبیه ج3ص347
[11]. الکافی ج3 ص 208
-----------------------------------
مطالعه بیشتر در :
ابراهیم فرزند رسول خدا

۰ نظر
مجتبی کلانتری

شهادت امام کاظم (علیه السلام)



شهادت مظلومانه امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) تسلیت و تعزیت باد.
ابو الحسن امام موسی بن جعفر (عَلیهِمَا السَّلام) معروف به امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) [1] هفتمین امام و پیشوای ائمه اثنى عشری (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) به دستور «هارون الرّشید» در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ هجری قمری در  زندان بغداد مسموم و به شهادت رسید. [2]
امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) نیز مانند دیگر ائمه معصوم (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) به سبب داشتن منصب الهی امامت، برترین شخصیت الهی ، علمی ، سیاسی و .... عصر خویش محسوب می گردید، که فضائل و برجستگی های آن حضرت، موقعیت سیاسی و اجتماعى بى نظیرى براى آن حضرت ایجاد نموده بود تا جائی که دوست و دشمن ، موافق و مخالف به عظمت ایشان اعتراف می کردند ؛ «ابن حجر هیتمى» محدث مشهور اهل سنت در مورد امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) مى نویسد : موسى کاظم، وارث علوم و دانشهاى پدر و داراى فضل و کمال او بود، وى در پرتو عفو و گذشت و بردبارى فوق  العاده اى که از خود نشان داد، «کاظم» لقب یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف  الهى و دانش و بخشش به پایه او نمى رسید.[3]

فضائل و کرامات امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) در نهایت موجب کینه و حسادت دستگاهی حکومتی و هارون رشید نسبت به امام گردید تاجائی که هارون رشید از هیچ اقدامی برای پایین آوردن اعتبار امام نزد مردم دریغ نمی نمود، در تاریخ ثبت شده است که هارون رشید از ساحری خواستند هنگامی امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) کنار سفره غذا نشست، سحری انجام دهد که اهل مجلس به حضرت بخندند و امام را کوچک شمارند، مجلسی آمده شد و سفره ای حاضر گردید، خادم امام دست برد که نان را بردارد و نزد امام بگذارد، نان پرید و هارون و اهل مجلس خندیدند. در این لحظه، امام به تمثال شیری که بر پرده ای در اتاق نقاشی شده بود، اشاره ای کرد و فرمود: «ای شیر خدا، دشمن خدا را بگیر» تمثال به صورت شیر واقعی در آمده و ساحر را پاره پاره کرد و بلعید. هارون و اطرافیانش از دیدن این صحنه از هوش رفتند. چون به هوش آمدند، هارون عرض کرد: «کاری کنید تا ساحر زنده شود» امام فرمودند: «اگر عصای موسی (عَلی نَبیِنا و آلهِ و عَلیهِ السلام) آنچه بلعیده بود، برگرداند، این تمثال شیر نیز چنین خواهد کرد» [4] و این چنین معجزه امام نه تنها حضرت را نزد مردم کوچک نکرد بلکه موجب ریخته شدن آبروی هارون گردید، هارون نیز از آن پس با دیدن فضائل و معجزات متعدد دیگر از حضرت، سختگیری خود را نسبت به ایشان بیشتر نمود تا جائی که در مورد امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) نقل شده است: «لا یَزالُ یَنتَقِلُ مِن سِجنٍ اِلَی سِجن؛ آن حضرت همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد. تا اینکه امام مظلوم به زندان مخوف و تاریک «سِندی بن شاهک» ملعون منتقل شده و تحت شکنجه قرار گرفت»[5] و در همان جا به شهادت رسید.

شهید مطهری (قُدِّسَ سِرُّهُ الشَریف) در مورد طریقه شهادت حضرت می فرماید : «امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) در زندان سندی بن شاهک ، غیر مسلمان به سر می برد که هارون الرشید دستور قتل امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) را صادر نمود و از طرفی می خواست به گونه ای تبلیغ کند که امام به اجل خود از دنیا رفته است پس «یحیی برمکی» زهر خطرناکی را فراهم کرد و در اختیار سندی قرار داد، سندی زهر را در خرما تعبیه و به امام خوراندند و بعد از آن فورا شهود‌ مورد اعتماد مردم و به اصطلاح عدول المؤمنین را حاضر کرد و در جلسه که امام نیز حضور داشت هارون گفت : ایها الناس ببینید این شیعه ها چه  شایعاتی در اطراف موسی بن جعفر رواج می دهند، می گویند: موسی بن جعفر در زندان ناراحت است، موسی بن جعفر چنین و چنان است. ببینید او کاملا سالم است. که امام کاظم (صلواتُ اللهِ و سلامُه علیهِ) فرمودند : دروغ می گوید، همین الان من مسمومم و از عمر من دو سه روزی بیشتر باقی نمانده است.» [6]

پی نوشت:
[1]. الإرشاد ج 2 ص 215
[2]. الکامل ابن اثیر ج6 ص164
[3]. الصواعق  المحرقه ص 203
[4]. منتهی الآمال، ج 2ص 230
[5]. سوگنامه آل محمّد ص96
[6]. سیری در سیره ائمه اطهار ص166
-------------------------------------
مطالعه بیشتر در:
امام کاظم (علیه السلام)

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری

وفات حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ)



عموی بزرگوار رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و پدر امیرالمومنین امام علی (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) جناب «عبد مناف بن عبدالمطلب بن هاشم» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) معروف به «ابوطالب» [1] در سن حدود ۸۴ سالگی [2] در ۲۶ رجب سال دهم بعثت [3] وفات فرمودند.

حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) و حضرت «عبدالله» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) فرزندان گرامی حضرت «عبدالمطلب» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) [4] و «فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران» [5] می باشند، پس حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) عمو تنی حضرت «مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) می باشد.

حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در طول عمر پر برکت خویش، خدمات بسیاری به رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و دین مبین اسلام ارائه نموده است که می توان به حمایت همه جانبه ایشان از شخص رسول اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) اشاره نمود.

طبق مستندات تاریخی نبی مکرم اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) از کودکی یتیم و از نعمت پدر و مادر محروم شد و ایشان پس از وفات جد بزرگوارش حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در سن ۸ سالگی به وصیت حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) تحت سرپرستی و کفالت عموی موحد و دلسوز خود جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) قرار گرفت،[6] و حمایت شجاعانه و همه جانبه جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) از برادر زاده گرامیش تا آخرین لحظه عمر پر برکت ایشان ادامه یافت، تا جائی که رسول اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) پس از وفات ایشان فرمودند : «تا زمانی که ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) زنده بود قریش از من واهمه داشت.»[7] و همچنین فرمودند : «ای عمو! در کودکی تربیتم نمودی در یتیمی کفالتم فرمودی و در بزرگی یاریم کردی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی به تو مرحمت فرماید.»[8] و هنگام درگذشت جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) ، جبرئیل بر پیامبر نازل گردید و به ایشان گفت: «از مکه خارج شو که یاوری در این شهر نداری»[9]

امیرالمؤمنین امام علی(علیه السّلام علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) نیز در مورد پدر بزرگوارش می فرماید : «بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکرده اند.» گفتند: «پس چه را عبادت می کردند؟ فرمودند: «به سوی کعبه نماز می خواندند و بر دین ابراهیم و به آن متمسک بودند.»[10] و همچنین فرمودند:  «آخرین وصی از سلسله اوصیای قبل از پیامبر اکرم ، پدرم (ابوطالب) است.»[11] و همچنان امام باقر ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در وسعت و ژرفای ایمان حضرت ابوطالب فرمودند : «اگر ایمان ابوطالب در یک کفه ترازو قرار داده شود، و ایمان همه خلائق (غیر از معصوم) را در کفه دیگر آن نهاده گردد، ایمان ابوطالب بر ایمان آن  ها برتری می  یابد.»[12]

در مورد ایمان حضرت ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) ، شیعیان و بسیاری از علمای اهل سنت [13] بر ایمان ایشان اعتقاد کامل داشته و علمای شیعه بنابر روایات بر آن اجماع نموده اند.[14] و آنچه در مورد [العیاذبالله] کفر جناب ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) و حتی کفر حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) وارد شده را نمی توان چیزی جز اهداف سیاسی و غرض ورزی مخالفان تفسیر نمود ، در میان عامه نیز ایمان اجداد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) مشهور است ، کتانى در کتاب خود چنین می نویسد : «احادیثى که دلالت دارد بر این‌که همه پدران و مادران پیامبر بر توحید بوده، و هرگز به کفر، عیب و پلیدى و هر چیزى که اهل جاهلیت بر آن بوده‌اند، مبتلا نگشته‌اند، به حدّ تواتر است»[15] ولی با این وجود متاسفانه گروهی به پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و امیرالمومنین (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) اتهام زده و ایمان آباء و اجداد ایشان را زیر سوال می برند و احتمالا دلیل آن چیزی جز عدم ایمان  و حتی ناپاکی بعضی آباء و اجداد افراد مورد علاقه آنها نیست که به خیال خام خود می خواهند ضعف وجودی آنها را با اتهام به حضرات جبران نمایند. والله العالم

پی نوشت:
[1]. أعیان الشیعه ج1ص324
[2]. کامل ابن اثیر ج1 ص507
[3]. المصباح طوسی ص566
[4]. السیرة النبویة ج1ص142
[5]. الطبقات الکبری ج1 ص92
[6]. منتهی الآمال ج1 ص55
[7]. البدایه و النهایه ابن اثیر ج3ص164
[8]. الحجه ص 24
[9]. ایمان ابی طالب شیخ مفید ص24
[10]. کمال الدین ج1 ص174
[11]. الغدیر علامه امینی ج7ص524
[12]. شرح نهج البلاغه ابن‌ابی‌الحدیدج14ص68
[13]. تفسیر المیزان، ج2 ص 308
[14]. التبیان طوسی ج8ص164
[15]. نظم المتناثر من الحدیث المتواتر ص  190
---------------------
مطالعه بیشتر در:
حضرت ابوطالب (علیه السلام)

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری

مبعث حضرت محمد (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم)



عید بعثت رسول گرامی اسلام، رحمة للعالمین، حضرت محمد مصطفی (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) تبریک و تهنیت باد

مبعث رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) ، در روز دوشنبه ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل (سالی که سپاه ابرهه توسط ابابیل نابود شد) در حالی که سن مبارک ایشان به ۴۰ سال رسیده بود [1] در غار حراء واقع در کوه نور، حوالی مکه مکرمه، با نزول آیات سوره مبارکه علق [2] بر وجود نازنین رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به وقوع پیوست.[3]

«روز بعثت» تحقیقاً بزرگ ترین روز در تاریخ بشریت است و روز ولادت برجسته ترین و شریف ترین مفاهیم و ارزش هاست ... ، آنچه خدای تعالی به وسیله بعثت، در درجه اول به انسان ها می دهد، ذکر و تذکر و به خود آمدن انسان است.[4]

«مبعث» اسم زمان از ریشه «بعث» می باشد و بَعْث در لغت «برانگیختن» و «روانه کردن چیزى» است[5]، مبعث (یا بعثت) در فرهنگ‌ اسلامى‌ به‌ معنای‌ آغاز رسالت و ماموریت از طرف خداوند و برگزیدن‌ شدن پیامبران‌ برای‌ هدایت‌ مردم‌ است.[6] «بعثت» نیز در معنای مبعث مورد استفاده قرار می گیرند ولیکن در قرآن کریم بعثت در معنای حشر مردگان نیز به کار رفته است.[7]

در مورد دین حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت اختلاف نظراتی وجود دارد که نظر غالب آن است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تا پیش از بعثت، متدین به دین حضرت ابراهیم (عَلی نَبیِنا و آلهِ و عَلیهِ السلام) بودند و ایشان قبل از مقام رسالت داراى مقام نبوت بوده است، گاه فرشتگان با او سخن مى‏ گفتند، و ایشان صداى آنها را مى‏ شنیدند، و گاه در رؤیاى صادقه به او الهام مى‏ شد، و حضرت بعد از چهل سال به مقام رسالت رسید، و قرآن و اسلام رسما بر او نازل و وحی گردید.[8] امیرالمومنین امام علی (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء) می فرمایند: « .... از همان لحظه ای که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از شیر گرفتند ، خداوند بزرگ ترین فرشته خود را مأمور تربیت آن حضرت کرد تا شب و روز، او را به راههای بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند.» [9]

در تفاوت مقام نبوت و رسالت باید دانست، «مقام نبوت» به معنای  دریافت وحی از طرف خداوند است، بنا بر این نبی کسی است که غیر مستقیم وحی و الهامات بر او نازل می شود و آنچه را به وسیله وحی دریافت می دارد را می تواند در اختیار افراد خاص و نزدیکان خود قرار دهد؛ و «مقام رسالت» مقام دریافت و ابلاغ وحی، تبلیغ و نشر احکام خداوند و تربیت نفوس از طریق تعلیم و آگاهی بخشیدن برای ایجاد یک انقلاب اعتقادی ، فرهنگی ، فکری و ..... است، امام باقر (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) می فرماید: «رسول، آن کسى است که‏ جبرئیل در برابر او مجسم می شود، و او جبرئیل را می بیند و با او سخن می گوید. نبى، آن کسى است که در خواب می بیند مانند خوابهائى که ابراهیم خلیل می دید و مانند آن خواب هائی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پیش از وحى رسالت‏ می دیدند.»[10]

قرآن کریم در آیات متعددی برخی صفات رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را بیان نموده است، از جمله این صفات بشیر و نذیر بودن حضرت می باشد که در آیات «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً ، وَ داعِیاً إِلَى اللّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً ، وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللّهِ فَضْلاً کَبِیراً ؛ اى پیامبر! ما تو را به عنوان گواه، و بشارت دهنده و انذار کننده فرستادیم! ؛ و تو را دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او قراردادیم و چراغى روشنى بخش! ؛ و مؤمنان را بشارت ده که براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است.»[11] به آن اشاره شده است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در بیان معانی برخی از اسماء و صفات خود می فرماید : «[خداوند] من را «محمد» نامیدند زیرا که ستایش کرده شدم در زمین  و «احمد» نامیدند برای آن که مرا ستایش می کنند در آسمان  «ابوالقاسم» نامیدند برای آن که حق تعالی در قیامت، بهشت و جهنم را به سبب من قسمت می نماید، پس هر که کافر شده است و ایمان به من نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم می فرستد و هر که ایمان آورد به من و اقرار نماید به پیغمبری من، او را داخل بهشت می گرداند، و مرا «داعی» خوانده است برای آن که مردم را دعوت می کنم به دین پروردگار خود و مرا «نذیر» خوانده است برای آن که می ترسانم به آتش هر که را نافرمانی من کند و «بشیر» نامیده است برای آن که بشارت می دهم اطاعت کنندگان خود را به بهشت.»[12]

پی نوشت:
[1]. تاریخ الیعقوبی ج2 ص22
[2]. تاریخ ابن خلدون ج1ص 3855
[3]. تاریخ الیعقوبی ج2 ص15
[4]. بیانات مقام معظم رهبری در 74/09/29
[5]. مفردات الفاظ قرآن ج1ص 132
[6]. موسوعة التاریخ الاسلامى ج‌1ص315
[7]. آیات 52یس، 56بقره، 7حج (بَعَثَنَا، بَعَثْنَاکُمْ، یَبْعَثُ)
[8]. تفسیر نمونه ج‏20 ص507
[9]. نهج البلاغه خطبه 193
[10]. الکافی ج 1 ص 176
[11]. آیات ۴۵ الی ۴۷ سوره مبارکه احزاب
[12]. امالی شیخ صدوق ص 158
------------------------
مطالعه بیشتر در:
مبعث

۰ نظر
مجتبی کلانتری

مجتبی کلانتری

حلول ماه محرم : نام گذاری های روزهای محرم
شب اول محرم : مسلم ابن عقیل (علیهم السلام)
شب دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه )
شب سوم محرم : حضرت رقیه (علیها السلام)
شب چهارم محرم : طفلان زینب (علیهما السلام)
شب چهارم محرم : حضرت حر بن یزید ریاحی
شب پنجم محرم : عبدالله ابن الحسن (علیهم السلام)
شب پنجم محرم :  حضرت زهیر بن‏ قین
شب ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن (علیهم السلام)
شب هفتم محرم : حضرت علی اصغر (علیه السلام)
شب هشتم محرم : حضرت علی اکبر (علیه السلام)
نهم محرم : تاسوعا حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
دهم محرم : عاشورا حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)
شب یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا
دوازدهم محرم : شهادت امام سجاد (علیه السلام)
شب سیزدهم محرم : مصائب حضرت زینب کبری (علیها السلام)
بیست و چهارم محرم : شهادت امام سجاد (علیه السلام) به نقلی
حلول ماه صفر : مصائب شام ، ورود کاروان به شام بلا
پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه (سلام الله علیها)
هفتم صفر : شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
بیستم صفر : اربعین حسینی ، رابطه اربعین و ظهور
بیست و هشتم صفر : رحلت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
بیست و هشتم صفر : شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
آخرین روز صفر : شهادت امام رضا (علیه السلام)
حلول ربیع الاول : آیا باید حلول ماه ربیع الاول را تبریک گفت؟
پنجم ربیع الاول : وفات حضرت سکینه (سلام الله علیها)
هشتم ربیع الاول : شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
نهم ربیع الاول : آغاز ولایت و امامت امام زمان (علیه السلام)
دهم ربیع الاول : سالگرد ازدواج حضرت محمد و خدیجه کبری
دهم ربیع الاول : وفات حضرت عبدالمطلب (علیه السلام)
دوازدهم ربیع الاول : آغاز هفته وحدت اسلامی
هفدهم ربیع الاول : ولادت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
هفدهم ربیع الاول : ولادت امام صادق (علیه السلام)
بیست و ششم ربیع الاول : صلح امام حسن (علیه السلام) با معاویه
حلول ربیع الثانی : قیام توابین با شعار یا لثارت الحسین
چهارم ربیع الثانی : ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)
هشتم ربیع الثانی : ولادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
دهم ربیع الثانی : وفات حضرت معصومه (علیها السلام)
حلول جمادی الاول : وقایع ماه جمادی الاول و بررسی جنگ موته
پنجم جمادی الاول : میلاد حضرت زینب کبری (علیها السلام)
پنجم جمادی الاول : روز پرستار (شرایط پرستاری از نظر اسلام)
دهم جمادی الاول : جنگ جمل (فتنه ناکثین)
سیزدهم جمادی الاول : شهادت حضرت فاطمه (روایت ۷۵ روز)
حلول ماه جمادی الثانی : بررسی سریه «زید بن حارثه»
سوم جمادی الثانی : شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)
سیزدهم جمادی الثانی : وفات حضرت ام البنین (علیها السلام)
بیستم جمادی الثانی : ولادت با سعادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
بیستم جمادی الثانی : روز مادر
بیستم جمادی الثانی : روز زن
حلول ماه رجب : فضائل و اعمال ماه رجب
یکم رجب : ولادت امام محمد باقر (علیه السلام)
سوم رجب : شهادت امام هادی (علیه السلام)
اولین شب جمعه ماه رجب : لیلة الرغائب
دهم رجب : میلاد امام جواد (علیه السلام)
دهم رجب : میلاد حضرت علی اصغر (علیه السلام)
سیزدهم رجب : ولادت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام)
سیزدهم رجب : روز پدر
سیزدهم رجب : روز مرد
پانزدهم رجب : وفات حضرت زینب (سلام الله علیها)
سیزدهم رجب : فوت ابراهیم بن محمد (صلی الله علیه و آله)
بیست و پنجم رجب : شهادت امام کاظم (علیه السلام)
بیست و ششم رجب : وفات حضرت ابوطالب (علیه السلام)
بیست و هفتم مبعث : عید مبعث

ادامه مطلب...
۰ نظر
مجتبی کلانتری