عموی بزرگوار رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و پدر امیرالمومنین امام علی (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) جناب «عبد مناف بن عبدالمطلب بن هاشم» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) معروف به «ابوطالب» [1] در سن حدود ۸۴ سالگی [2] در ۲۶ رجب سال دهم بعثت [3] وفات فرمودند.
حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) و حضرت «عبدالله» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) فرزندان گرامی حضرت «عبدالمطلب» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) [4] و «فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران» [5] می باشند، پس حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) عمو تنی حضرت «مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب» (سَلامُ اللهِ عَلَیهِم) می باشد.
حضرت ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در طول عمر پر برکت خویش، خدمات بسیاری به رسول گرامی اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و دین مبین اسلام ارائه نموده است که می توان به حمایت همه جانبه ایشان از شخص رسول اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) اشاره نمود.
طبق مستندات تاریخی نبی مکرم اسلام (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) از کودکی یتیم و از نعمت پدر و مادر محروم شد و ایشان پس از وفات جد بزرگوارش حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در سن ۸ سالگی به وصیت حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) تحت سرپرستی و کفالت عموی موحد و دلسوز خود جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) قرار گرفت،[6] و حمایت شجاعانه و همه جانبه جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) از برادر زاده گرامیش تا آخرین لحظه عمر پر برکت ایشان ادامه یافت، تا جائی که رسول اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) پس از وفات ایشان فرمودند : «تا زمانی که ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) زنده بود قریش از من واهمه داشت.»[7] و همچنین فرمودند : «ای عمو! در کودکی تربیتم نمودی در یتیمی کفالتم فرمودی و در بزرگی یاریم کردی، خداوند پاداش خیر این همه زحمت که برایم کشیدی به تو مرحمت فرماید.»[8] و هنگام درگذشت جناب ابوطالب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) ، جبرئیل بر پیامبر نازل گردید و به ایشان گفت: «از مکه خارج شو که یاوری در این شهر نداری»[9]
امیرالمؤمنین امام علی(علیه السّلام علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) نیز در مورد پدر بزرگوارش می فرماید : «بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکرده اند.» گفتند: «پس چه را عبادت می کردند؟ فرمودند: «به سوی کعبه نماز می خواندند و بر دین ابراهیم و به آن متمسک بودند.»[10] و همچنین فرمودند: «آخرین وصی از سلسله اوصیای قبل از پیامبر اکرم ، پدرم (ابوطالب) است.»[11] و همچنان امام باقر ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) در وسعت و ژرفای ایمان حضرت ابوطالب فرمودند : «اگر ایمان ابوطالب در یک کفه ترازو قرار داده شود، و ایمان همه خلائق (غیر از معصوم) را در کفه دیگر آن نهاده گردد، ایمان ابوطالب بر ایمان آن ها برتری می یابد.»[12]
در مورد ایمان حضرت ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) ، شیعیان و بسیاری از علمای اهل سنت [13] بر ایمان ایشان اعتقاد کامل داشته و علمای شیعه بنابر روایات بر آن اجماع نموده اند.[14] و آنچه در مورد [العیاذبالله] کفر جناب ابوطالب ( سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) و حتی کفر حضرت عبدالمطلب (سَلامُ اللهِ عَلَیهِ) وارد شده را نمی توان چیزی جز اهداف سیاسی و غرض ورزی مخالفان تفسیر نمود ، در میان عامه نیز ایمان اجداد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) مشهور است ، کتانى در کتاب خود چنین می نویسد : «احادیثى که دلالت دارد بر اینکه همه پدران و مادران پیامبر بر توحید بوده، و هرگز به کفر، عیب و پلیدى و هر چیزى که اهل جاهلیت بر آن بودهاند، مبتلا نگشتهاند، به حدّ تواتر است»[15] ولی با این وجود متاسفانه گروهی به پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سلَّم) و امیرالمومنین (علیه الافُ التَّحیةِ والثَّناء ) اتهام زده و ایمان آباء و اجداد ایشان را زیر سوال می برند و احتمالا دلیل آن چیزی جز عدم ایمان و حتی ناپاکی بعضی آباء و اجداد افراد مورد علاقه آنها نیست که به خیال خام خود می خواهند ضعف وجودی آنها را با اتهام به حضرات جبران نمایند. والله العالم
پی نوشت:
[1]. أعیان الشیعه ج1ص324
[2]. کامل ابن اثیر ج1 ص507
[3]. المصباح طوسی ص566
[4]. السیرة النبویة ج1ص142
[5]. الطبقات الکبری ج1 ص92
[6]. منتهی الآمال ج1 ص55
[7]. البدایه و النهایه ابن اثیر ج3ص164
[8]. الحجه ص 24
[9]. ایمان ابی طالب شیخ مفید ص24
[10]. کمال الدین ج1 ص174
[11]. الغدیر علامه امینی ج7ص524
[12]. شرح نهج البلاغه ابنابیالحدیدج14ص68
[13]. تفسیر المیزان، ج2 ص 308
[14]. التبیان طوسی ج8ص164
[15]. نظم المتناثر من الحدیث المتواتر ص 190
---------------------
مطالعه بیشتر در:
حضرت ابوطالب (علیه السلام)